سرویس سیاست مشرق _ «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
اگر روحانی رئیس جمهور نمیشد ایران سقوط میکرد!
محمدجواد حق شناس، عضو شورای مرکزی حزب اصلاح طلب اعتماد ملی، در بخشی از میزگرد سیاسی روزنامه دولتی ایران که در سالنامه نوروزی این مطبوعه چاپ شده، اظهار کرده است:
«آنچه روحانی (در سال 92) تحویل گرفت، کشوری در حال سقوط و مخروبه بود»!
*چند هفته قبل و در سال 95 نیز اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور روحانی طی اظهاراتی پس از سه و نیم سال عملکرد دولت آقای روحانی اینطور گفته بود که کشور در «شرایط تهِ درّه» است و دولت فقط کمی از ته درّه بالاتر آمده!
در دولت سابق نیز یکی از مدیران اقتصادی کشور اظهار کرده بود که ایران در «شرایط شعب ابی طالب» قرار دارد.
این سیاه نمایی ها نه تنها با واقعیات کشور منطق نبوده و نیست بلکه دولت سابق و حتی دولت فعلی را متأُسفانه با چالش های بزرگی مواجه کرد.
کما اینکه همین رفتارها و یا گفته های دیگری مثل «خزانه خالیست»، « حل مشکل آب خوردن»، «اقتصاد ایران غارت زده است»، «تحریم های آمریکا ایران را فلج کرد» و... بود که از ابتدای روی کار آمدن دولت آقای روحانی تاکنون ادامه پیدا کرد و هم اکنون دولت یازدهم را با حجم عظیمی از مطالبات مختلف مواجه کرده است به گونه ای که هیچ راه گریزی از آنها نیست.
ستاد مشترک اعتدال و اصلاح طلبان تصور می کردند که با این سیاه نمایی ها زمینه برای مدیریت افکار عمومی و 2 دوره ای شدن دولت یازدهم فراهم می شود اما متأسفانه از آنجا که بر سر شاخه نشسته و بن می بریدند؛ به خاک سیاه نشستند و امروز به جایی رسیده اند که دولت حتی مجبور است در قبال پدیده های طبیعی هم پاسخگوی افکار عمومی باشد و یا سمپات هایش در یک بازی شکست خورده اینطور به مردم بگویند که آقای روحانی اساساً از قِبَل برجام، هیچ وعده خاصی به مردم نداده است...
در اشاره به غلط بودن اظهارات ضد امنیتی حق شناس مبنی بر اینکه ایران اسلامی در سال 92 در حال سقوط بوده است همین بس که اولاً هیچ گزاره مستندی در اقتصاد یا امنیت، چنین ادعایی را تأیید نمی کند، ایران اسلامی در سال 92 جزو 20 اقتصاد بزرگ جهان بوده است و بسیاری از شاخص های اقتصادی در آن روزها نیز بهتر از ایام فعلی بوده است.
گفتنیست، ادعای منسوخ شده اصلاح طلبان مبنی بر اینکه روی کار آمدن آقای روحانی در سال 92، خطر جنگ را هم از ایران رفع کرده است، ادعای صحیحی نبوده و هیچیک از اخبار مستند چنین رخدادی را تأیید نمی کنند.
کما اینکه اخبار مستند، ادعاهای دیگر اصلاح طلبان مثل «تقلب» در سال 88 و یا «اعطای هزاران بورسیه غیر قانونی» را هم تأیید نکردند.
***
تاجزاده: ما احمدینژاد را نقد می کردیم اما دلواپسان روحانی را تخریب میکنند...
مصطفی تاجزاده، از فعالان اصلاح طلب و از دستگیر شدگان فتنه سال 88، در بخشی از میزگرد سیاسی شماره اخیر نشریه مهرنامه، با بیان اینکه من این گفته آقای کرباسچی را قبول ندارم که برخورد با آقای هاشمی را جناح چپ در مجلس ششم باب کرد. سال ها قبل تر جناح راست در مجلس چهارم چنان علیه آقای هاشمی سم پاشی کرد که آقای هاشمی در مجلس گریه کرد! گفته است: نوع برخوردهای جناح راست با جناح چپ فرق داشت. مثل سال های اخیر که ما آقای احمدی نژاد را نقد می کردیم اما دلواپسان آقای روحانی را تخریب می کنند.
*متأسفانه چندیست که آقایان تاجزاده و حجاریان به جعل حقایق تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی روی آورده اند و هدف آنها از این کار فعلا بر ما مکشوف نیست! (در شماره های اخیر وبلاگ مشرق به این مسئله و مستندات آن پرداخته شده است)
درباره اظهارات آقای تاجزاده که در بالا به آن اشاره شد، اگرچه ما قصدی برای دفاع از برخی عملکردها و رفتارهای رئیس جمهور سابق و بویژه رفتارهای حلقه انحرافی را نداریم اما بیان چند نکته ضروریست:
یکم: آقای احمدی نژاد و نمایندگان مجلس در دوران دولت های نهم و دهم، هرگز بصورت تلویحی و مستقیم، منتقدان را به جهنم و زندان حواله ندادند و برای این کار قانونی هم تصویب نکردند. رفتاری اختناقی که متأسفانه در دولت آقای روحانی و در مجلس فعلی به یک سنت و رویه آشکار تبدیل شده است.
دوم: مشخص نیست آقای تاج زاده چطور حاضر شده اند اسم رفتارها و توهینهایی مثل دادن القاب ناپسند به رئیس جمهور، «احمدی نژاد هرچه لایق خودش بود، گفت»، از این رئیس جمهور متنفریم و احمدی نژاد طرح نظام بود را که جملگی توسط جریان خاص ابراز شدند را «نقد» بگذارند و در مقابل به رخدادهایی مثل اعتراض تحلیلگران سیاسی و اقتصادی کشور به بی دستاوردی برجام، اعتراض به کدخدا دانستن آمریکا از سوی ارکانی از دولت و اعتراض رسانه ها به عدم تحقق وعده های پر طمطراق دولت آقای روحانی بگویند: «تخریب»!
گفتنیست، در بحث مرحوم هاشمی نیز تاجزاده متأسفانه حاضر به بیان این حقیقت نشده است که رفتارهای اصلاح طلبان در قبال آقای هاشمی پس از خرداد 76 تا جایی پیش رفت که مرحوم هاشمی را متهم به عاملیت برای «قتل» هم کردند و یا با «تقلّب» و دستکاری آرا، مانع از حضور ایشان در مجلس ششم شدند.
بدیهیست که مقایسه این رفتارها با شفاف سازی اقتصادی مرحوم هاشمی در قبال درخواست جناح راست، به هیچ وجه کار درستی نیست و آقای کرباسچی درست گفته است...
***
مستبدین سیاست ایران چه کسانی هستند؟
خاتمی: روش شورای نگهبان به ضرر مملکت است
محمدرضا خاتمی، برادر رئیس دولت اصلاحات و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم در بخشی از گفت وگوی خود با ویژه نامه نوروزی نشریه نسیم بیداری اظهار کرده است:
من بعنوان مخالف باید بتوانم نشان بدهم روشی که در طول ده الی بیست سال گذشته شورای نگهبان داشته، به ضرر مملکت شده است که متأسفانه در فضای فعلی چنین حالتی امکان پذیر نیست.
او ادامه می دهد: اینها مشکلاتی است که به همان رسوبات استبدادی که هنوز در دل و جان خیلی از ما وجود دارد، برمی گردد که باید تلاش کنیم تا به تدریج از آن فاصله بگیریم. گرچه متأسفانه در طول این قریب به چهل سالی که از استقرار جمهوری اسلامی می گذرد، در خیلی از جاها مشاهده می کنیم که از آن رسوبات فاصله که نگرفته ایم هیچ، بیشتر هم شده است!
*چهره های جریان سیاسی خاص در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دولت دوازدهم، همچون تمامی انتخابات های گسترده، خواب های شومی را برای شورای نگهبان دیده و هجمه های شدیدی را علیه این رکن رکین نظام آغاز کرده اند.
قبل از خاتمی، این مصطفی تاجزاده بود که در مصاحبه با همین ویژه نامه نوروزی طی اظهاراتی گفته بود:
«یکی از مشکلات انتخابات ایران همین نوع رفتاری است که شورای نگهبان قانون اساسی در تأیید یا رد صلاحیت نامزدها انجام می دهد و موجب این می شود تا لایه های مختلف جامعه نگران شوند و به قول شما استرس داشته باشند که آیا کاندیدا یا کاندیداهای مورد نظرشان مجوز حضور در انتخابات را به دست می آورند یا نه؟...طبیعیست که مردم ناراضی شوند!»[1]
انتقادات اصلاح طلبان از شورای نگهبان، مسبوق به سابقه است و در آستانه هر انتخاباتی با شدت بیشتری طرح می شود. آنها به «نظارت استصوابی» شورای نگهبان به دلیل وجود شاخص های تشخیصی وکلا و فقهای شورای نگهبان انتقاد دارند.
تمامی این اظهارات در حالی است که چهره های جریان خاص در یک بی اخلاقی آشکار از اشاره به ذنوب لایغفر خود در حق نظام اسلامی و مردم طفره می روند و ضمن تقلا برای مقصر جلوه دادن شورای محترم نگهبان، قصد ایجاد این انتظار را در افکار عمومی دارند که مثلاً فتنه گران نیز صلاحیت حضور دوباره در مناصب نظام را دارند!
آنها در عین حال اشاره ای به این معنا هم نمی کنند که بعید است کسی به صرف نزدیک بودن به جریان اصلاحات رد صلاحیت شود زیرا تجربه نشان داده است که چهره های جوان و خوش سابقه اصلاح طلب و یا اصلاح طلبان نجیبی مثل دکتر عارف همواره از فیلترهای نظارتی شورای نگهبان بدون هیچ مشکلی عبور می کنند.
گفتنیست، غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سال گذشته در اظهاراتی عجیب گفته بود: «اصلاحطلبها دنبال حفظ موقعیت و جایگاه شورای نگهبان هستند. هیچ اصلاحطلبی را نمیشناسم که در جهت تخریب شورای نگهبان حرفی زده باشد»!
آنچه در ادامه می خوانید بخشی از صحبت هایی است که چهره ها و معاریف اصلاح طلب طی سال های اخیر و در دولت آقای روحانی در اشاره به شورای محترم نگهبان مطرح کرده اند:
_ رسول منتجبنیا: حتی مادر فرزندمرده نیز به دلایل ردّ صلاحیت من میخندد!
_ احمد خرّم: این رد صلاحیتها، با شناختی که ما بر روی افراد رد صلاحیتشده داریم، عکس فرمایشات رهبر معظم انقلاب است. ما متوجه نمیشویم که چرا شورای نگهبان در جهت مخالف صحبتهای رهبری حرکت میکند!
_ سیدحسین موسوی تبریزی: تحقیقات محلی شورای نگهبان برای انتخابات خلاف شرع و قانون است.
_ شهربانو امانی: هیئت نظارت نه تنها زمینه شرکت گسترده مردم و مشارکت حداکثری آنان را فراهم نمیکند، بلکه بدون در نظر گرفتن تاکید مقام معظم رهبری در خصوص حق الناس بودن انتخابات، موجب یأس و نا امیدی سیاسیون و مردم ایران میشوند.
_ سیدحسین مرعشی: غیر از نصحیت رقیب کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم٬ چون ما ابزاری مثل شورای نگهبان در اختیار نداریم. اگر هم چنین ابزاری را داشتیم برای حذف رقیب خود از آن استفاده نمیکردیم!
_ جواد اطاعت: نفس کلمه صلاحیت و ردّ صلاحیت آبروی کشور و نظام ما را برده است.
_ سیدحسین مرعشی: تکلیف ما با آقای جنتی روشن است. ایشان بسیاری از اصلاحطلبان را رد صلاحیت کرد اما همه ملت ایران را که نمیتواند رد صلاحیت کند...اگر قرار بر این باشد که آقای جنتی به جای 75 میلیون مردم ایران تصمیم بگیرد مردم این موضوع را انحراف میدانند و در مقابل انحراف هم میایستند.[2]
گفتنیست، اشاره خاتمی به «رسوبات استبدادی» که هنوز وجود دارند ناشی از یکی از اعتقادات بنیانی اصلاح طلبان است.
آنها بر اساس مستندات و دلایل قابل اثبات، ولایت فقیه را مساوی با دیکتاتوری و استبداد می دانند و حتی لیدر اصلاحات نیز چند سال قبل در گفت وگو با یک ویژه نامه نوروزی اینطور ابراز داشت که با وقوع انقلاب اسلامی در واقع استبداد خارجی از ایران رخت بربست اما «استبداد داخلی» همچنان باقیست...
جریان اصلاحات همچنین بر اساس جامعه شناسان نزدیک به خود و مکتوبات آنها اعتقاد دارد که مردم ایران دارای روحیه استبدادپذیری هستند و بارها نیز این معنا در کلام اصلاح طلبان مورد اشاره قرار گرفته است.
این اعتقادات در حالی است که رفتارهایی مثل تهدید منتقدان به زندان، حذف رقیبی مثل مرحوم هاشمی از مجلس ششم با استفاده از تقلب، تهدید یک اصلاح طلب عصیانگر به افشای عکس بدون حجاب همسر، بازجویی با نقاب و قتل های زنجیره ای نیمه دوم دهه هفتاد جملگی توسط اصلاح طلبان و سمپات های جریان چپ رخداده است... رفتارهایی که تماماً معارض با خط مشی ترسیمی امام راحل و مقام معظم رهبری بوده اند.
***
1_http://www.mashreghnews.ir/news/703932
2_http://www.mashreghnews.ir/news/703932